مراحل تکامل سیاژ به شامه من اینجوری بود. جونیپر با رگه های ترش سیترسی (یه ذره توهم میموسا زدم)، چرم (قوی و مستحکم)، چرم و فندق (فندق فقط چرم رو یه ذره رام می کنه و از اون حالت یاغی درش میاره) ، وانیلی که مشروبیه در کنار امبر، وتیور و چوب که ترکیبشون با مواد قبل عجیب شیک میشه و همچنین توهم اریس (ریشه زنبق ) رو هم میده. من اول که سیاژ رو اسپری کردم در مراحلی بوی میموسا و زنبق شنیدم بعدا که چک کردم دیدم نبود تو هرم بویایی ولی نکته جالب این بود که یه عزیزی نوشته بود که این عطر وجوه اشتراک زیادی با آیریس ملیکان داره که داره واقعا. کار بسیار شیک و با ابهتیه  و فکر می کنم خانم مدیرها اگه بخوان یه نمور زنونه ترش کنن می تونن با لاو میموسا لِیِرش کنن. اول لاو میموسا رو بزنید و نسبت هم به نظرم یک (میموسا) به دو (سیاژ) باشه چیز خوبی بشه.

به خانم پرنیان:

ممنون که نظر میذارید،بسیار زیبا و تصویرسازی شده عطرها رو معرفی میکنید،از خوندن نظراتتون لذت میبرم

یه نکته خیلی جالب اینکه من تصویر عطر رو زوم کرده بودم ببینم چه چیزهایی توش هست که دیدم  فندق،اروس،مشروب،پرتقال،چوب وانیل،ترنج و چوب آگاروود و 2تا چیز که نمیدونم،یکیش پاپیروس یا نارگوماتو باید باشه،یکیش رو هم نمیتونم تشخیص بدم چیه اصلا.اما تصویر میموسا تو عکس هست.بعد که نقد شما رو خوندم خیلی جالب بود واسم که شما چقدر خوب تونستین میموسا رو بین نتها تشخیص بدین

به میثم.ح:

پس میموسا واقعی بود؟ من شامه قوی ای ندارم خیلی (فالس مادستی هم نیست این، واقعیته. تواضع برای من حُسن اخلاقی محسوب نمیشه، بیشتر یه ویترینیه که کایزِر شوزه یِ درون آدمها رو ماسکه می کنه و فقط باید منتظر زمان بود دید کِی پدیدار میشه کایزر شوزه. دیر و زود داره سوخت و سوزم داره) ولی دقیقا یادم میاد چجوری میموسا رو گرفتم. الا فیتزجرالد پلی شد وقتی داشتم تست می کردم. الا فیتزجرالد برای من گلای زرده، میموسا ست،ئیلنگ ئیلنگه. الا مثل گلای زرد وُلّاپچواِسه (هیچ کلمه فارسی ای حق مطلب رو نمی تونه ادا کنه برای این کلمه. این کلمه به تنهایی خودش ژیمناستیکِ زبانیه. به گرد شدن لب، فرود اومدنِ سنشوالِ زبون رو سقف دهان، مکثِ مختصر روی پِ و رها کردن نفس و ریلکس شدن حنجره با تلفظ چواِس دقت کنید)، طنازه و شیطون. جالبه که من با حافظه ای که یادم نمیاد کیا کِی مردن دقیقا یادم میاد با هر عطری چه آهنگی گوش دادم و وقتی عطرو می زنم اون آهنگ و دقیقا همون حس رو می تونم فرا بخونم. فراخوانی احساسات، اراده معطوف به فراخوانی احساسات برای موجودی که از  بیخ اراده ی آزاد نداره قدرته. قدرت. مرسی از کُمپلیمان میثم عزیز

Ella Fitzgerald (the one and only)

Keyser Soze (usual suspects) 

Voluptuous 

دوستانی که این عطر تست کردند، رایحه ای بیشتر مردانه است یا زنانه؟