ماسک میلانو له آتسا Masque Milano L Attesa

ماسک میلانو له آتسا
5
درخواست موجودی
چنانچه این محصول یا نوع شیشه مد نظر شما در حال حاضر موجود نمی باشد از این طریق درخواست دهید و ما پس از موجود شدن به شما اطلاع می دهیم
محصول :
ماسک میلانو له آتسا
نام لاتین :
Masque Milano L Attesa
برند :
تومان

مشخصات محصول

حجم100ml
نظرات کاربران
پرنیان . خ
23:16:18 1402/3/19

نمی دونم چرا فکر می کردم کلی نظر این جا می بینم در مورد این شاهکار. هیجان زده ام و نمی تونم توصیف کنم رایحه رو فقط می تونم بگم خدای من لوکا مافی چه کرده. زنبق به تعالی رسیده در این عطر. تو بچ دستریزای این ماه از همه بیشتر این رو دوست دارم. 

به نازنین: نازنین جان اینم بنویس اگه تستش کردی. حدس می زنم دستریزش رو گرفته باشی. 

نازنین . ش
23:57:39 1402/3/19

سلام پرنیان عزیزم:) 

بله اتفاقا امروز به همراه چند تا بچه ی دیگه دکانت اش رو سفارش دادم:) چِشم به راهشم:)

البته خیلی وقت پیش گذرا بهش برخورده بودم.. قطعا له اتسا شاهکار ماسک میلانو هست

می نویسم حتما:)چشم

نازنین . ش
19:29:47 1402/3/23

یک قصه گو و بطری شامپاینی کنار پنجره و روایت داستانی که 'برای من' کمی غم در دل داشت..

چند ثانیه بهارنارنج، ترنج و زنبقِ تازه ریشه دوانده در زمین. عمر شبنمِ بهارنارنج به قدری کوتاه بود که ترنج رو وادار کرد نیم ساعتی رو به یادش شعر بخونه، و زنبق همون طور که جا افتاده تر می شد با کمی اوقات تلخی به او گوش می داد.. صدای راوی رو بسیار دوست دارم! از گلو، صاف، صیقلی، کمی خامه ای و به لطافت مشک.

و بله! زنبق به رشد و تعالی رسید به نحوی که مریم و گل سرخ رو به تحسین وا داشت.. زنبق غرق در حال خوش، ترنج رو به کل از یاد برد و به هنگام غروب آفتاب، تازه متوجه شد که او دیگه نیست و حتی مریم بر تخته ای چوبی از عطرِ یلانگ به خواب فرو رفته و از گل سرخ، رگه هایی خشکیده باقی مونده.. ساعاتی بعد انگار شب شد و تاریک..صدای پوتین چرمی مردی اومد، زنبق ما رو چید و به موهای دخترکی زد و سوار بر اسب هر دو از اونجا گذر کردند.. صدای راوی قطع شد، کمی تلخی موند و کمی هم چرم؛ و صدای پوتین اون مرد و اوقاتِ تلخ جا مونده ی زنبق!

کاملا یونی سکس، ماندگاری و سیلاژ بسیار خوب، برای خانم های جدی اما مهربان و به نظرم به استایل مونوکروم خیلی میاد؛ به رنگ های طوسی، خاکستری، فیلی:)

پرنیان . خ
00:38:33 1402/3/24

نازنین عزیز لذت بردم از توصیف شاعرانه (خیالپردازانه) و در عین حال دقیقت. راستش می خواستم متنت رو با اجازه ت روی فرگرنتیکام شر کنم.اما دیدم چه کاریه خودت شر کن. تقدیم به تو 

A raconteur and a bottle of champagne lying somewhere by the window and a gloomy story according to the interpretation of my olfactory bulbs.
A fleeting passage of Neroli, bergamot and Iris, the kind that has just recently taken roots. Little dewy neroli had such a limited longevity that bergamot had no other choice but to dedicate an ode to its memory. Iris while maturing had to sullenly listen to the ode. At this point you couldn't but to fall in love with the voice of the narrator,  throaty, clear, creamy and as soft as musk.
Rose and tuberose are in awe of Iris's transcendence. Iris in its intoxicated trance clean forgot bergamot and only at dusk took notice of its absence. By then tuberose had fallen into a deep slumber on a wooden board covered with ylang ylang's scent  and there was nothing left of rose but some arid rosey streaks . The staccato rhythm of a  man's leather boots could be discerned. He picked the Iris, secured it in a girl's hair and they both rode off on a horse back. The narrator's voice tailed off. Some bitter leathery remnants,the vestiges of the leather boots of the man, and the sullen iris.

نازنین . ش
10:45:55 1402/3/24

پرنیان نازنینم ممنونم از محبتتون:)

راستش من در فرگرنتیکا نیستم و اکانت هم ندارم:)

این کار دست خودتونو می بوسه:) مرسی:)

 

پرسش و پاسخ